loading...

سرزمینِ خیال

میان حرف‌هایم ، به گفتن از تو که رسیدم... بغض امانم برید . آمدم گله کنم که چرا نیستی ؟ اما لبخندم را ببین ، باز هم اشتباه کردم و تو مانند تمام شب‌های تاریکی که ...

بازدید : 593
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 12:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سرزمینِ خیال

میان حرف‌هایم ، به گفتن از تو که رسیدم... بغض امانم برید .

آمدم گله کنم که چرا نیستی ؟ اما لبخندم را ببین ، باز هم اشتباه کردم و تو مانند تمام شب‌های تاریکی که چشمانم بسته به دیدنت بود خوب ، بودنت را نشانم دادی...

عین ریشه‌های یک درخت ، در اعماق وجودِ من از ازل ... بوده ای ...

یک جایی برای من جور کن ، نزدیک به خودت ... بالای یک کوه ، یا که کنار لانه‌‌‌ای روی شاخه‌‌‌ای از یک سرو بلند ....

بگذار داشتنت لحظه‌‌‌ای هم از یادم نرود .

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 28
  • بازدید سال : 306
  • بازدید کلی : 10682
  • کدهای اختصاصی